کد مطلب:182707 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:148

معیار زهد
واگذار نمودن انسان به خویشتن خطر گمراهی و بی راهگی را به دنبال دارد. همچنین با سلیقه خویش دین داری نمودن نیز خطر كژراهگی را در پی خواهد داشت. كه انسان دچار افراط و تفریط شده و از راه مستقیم كه وی را به مقصد می رساند، منحرف خواهد شد.

در معیارهای دین همین نكته مورد نگر است. زیرا اگر فهم و اندیشه ی صحیح از تعالیم دینی نباشد كژراهگی انسان را از هدف بازخواهد داشت. دین كه انسان را به زهد و تقوا فرامی خواند، معیار آن را شفاف ساخته تا انسان سالك با چشمی باز راه را ببیند و به مقدار



[ صفحه 136]



توان خود راه را بپیماید. همان گونه كه راه را باید از دین آموخت، روش پیمودن راه را نیز باید از دین آموخت.

افراط و تفریط و برداشت های ناروا باید به معیارهای صحیح بازگشت داده شود. در مورد زهد برخی بر این پندارند كه دوری از مواهب دنیا، عزلت و بی تعهدی نسبت به خانواده و امور اجتماعی زهد است! این برداشت بیگانه از معارف دینی است. زهد را قرآن در دو جمله شفاف معنا می نماید. از دیدگاه قرآن زهد آن است كه انسان وابسته به دنیا نباشد. و معیار آن هم این است كه اگر آنچه از دنیا در اختیار دارد از او گرفته شود، اندوهناك نگردد و اگر از دنیا چیزی به كف آورد، مسرور نگردد، لكی لا تأسوا علی ما فاتكم و لا تفرحوا بما آتاكم. [1] .

سیدالساجدین علیه السلام نیز در توضیح زهد به همین آیه توجه می كند و می فرماید: زهد همین است كه آیه بیان می كند، و ان الزهد فی آیة من كتاب الله لكی لا تأسوا...، [2] «زهد در یك آیه از كتاب خدا معنا شده است».

آنگاه در گفتار دیگر خویش معیار رفتار انسان زاهد را این گونه توضیح می دهد: راضی بودن به آن مقدار نعمتی كه خدای سبحان در اختیار تو نهاده معیار زهد است، یا ابن آدم ارض بما آتیتك تكن من ازهد الناس، یا ابن آدم اعمل بما افترضت علیك تكن من اعبد الناس یا ابن آدم اجتنب مما حرمت علیك تكن من اورع الناس. [3] «بر آنچه خدا به تو



[ صفحه 137]



نعمت داده راضی باشی، زاهدترین مردم خواهد بود، و آنچه خدا بر تو واجب نموده انجام بده، عابدترین انسان خواهی بود. از آنچه خدا بر تو حرام نموده دوری كن باتقواترین انسان خواهی بود».

در این گفتار كوتاه معیار عبادت، زهد در دو محور خلاصه شده است.انجام وظایف واجب و دوری از گناه. اگر كسی همین دو را مراقبت كند، زاهدترین و عابدترین انسان ها خواهد بود. از این نگر زهد این نیست كه كسی از كار و زندگی دست شسته، با تهجد در شب، و روزه در روز از همه امور دوری گزیند. این رفتارها نوعی رهبانیت است كه در دین نكوهش شده است. راه تقوا و زهد را قرآن و عترت شفاف و درخشان بیان نموده اند. دیگر رفتارها از این نوع معارف دینی تحمیل پیش داوری و بدور از حقایق دینی است.

البته سخن امام سجاد علیه السلام بدین معنا نیست كه زاهد روزه مستحبی نگیرد و یا در شب به تهجد و شب زنده داری نپردازد، هرگز! بلكه سخن حضرت معیار اصلی در زهد انجام وظایف واجب، و دوری گزیدن از حرام است. گرچه كسی توان مند بوده و بخواهد این راه را بهتر و بیشتر با انجام مستحب، یا دوری از مكروه و... بپیماید؛ راه بر وی گشوده است.

سخن امام به این معناست كه كسی نباید با ترك وظایف واجب شخصی و خانوادگی و اجتماعی خویش به عبادت خشك و بی روح و بی معنا بپردازد. و یا دامن خود را به انواع گناهان آلوده سازد. آنگاه با دوری از مسؤولیت اجتماعی و فردی خویش، با زاهد نمایی بخواهد جبران نماید! اینها زهد نیست. لیكن اگر كسی در كنار انجام وظایف به مراتب برتر دست رسی پیدا كند، بیرون از حقیقت زهد نخواهد بود.



[ صفحه 138]



همان گونه كه رفتار حضرت گواه صادق این حقیقت است كه شب و روزش به تهجد و روزه داری سپری می شد. این اندیشه سید ساجدین علیه السلام اصلاح كژراهگی هایی است كه بسیاری با پندارهای خویش از این نوع معارف دینی بر خویش بسته اند. این اندیشه اصلاح كژراهگی ها صوفی مآب، اخباری گری، رهبانیت، و تهجدهای خشك و بی روح و بی معنا می باشد.

رفتاری كه بر پنداری باطل پایه نهاده می شود و با آویخته ها و پیرایه ها كه بافته های ذهنیت های غلط به بدنه دین می آویزند. و دین معقول را توأم با خرافات و پندارها و پیرایه ها می نماید. اندیشه زلال زین العابدین پیراهش این گونه آویخته ها از دامن دین است. امام هر گونه بهانه را از دست بهانه جویان می رباید. اندیشه امام سجاد علیه السلام ارائه الگو معیار شفاف و پایدار و ماندگار از زهد، عبادت و تقواست كه این گونه واژه ها هماره دست آویز برخی كج اندیش قرار می گیرد. این تحلیل ها از كوثر وحی الهی از عرش برین خدا سرچشمه می گیرد كه این گونه اندیشه زلال و شفاف و پایدار در تعالیم دینی ارائه می نماید.


[1] حديد، 23.

[2] تحف العقول، ص 278.

[3] بحار، ج 75، ص 139.